کوچه های انتظار جلوه های ماندگار + 26ماه انتظار با علائم ظهور

علی اکبر لطیفیان


هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟

من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟

گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است

خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟

عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند

من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم؟

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم؟

راستی، این همه بیمار نباشم چه کنم؟

چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر

عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم؟

ابرویت تیغ مصری ست که جان می طلبد

به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم؟

خواستم نام مرا هم بنویسند همین

سر بازار خریدار نباشم چه کنم؟

من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا

فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم؟

 


نویسنده : انتظار ظهور امام مهدی عج
تاریخ : 25 بهمن 1394
زمان : 9:26
اکبر نبوی


ای منجی گل، امام بی رنگ!
ای معنی آسمانی چنگ
ای آتش جان باده نوشان!
ای سعی و صفای می فروشان
ای یوسف لحظه های کثرت
دردانه ی آسمان وحدت!
در چشم غزال مست وحیران
در شورش مهر وماه و کیوان
در ساحل آبی ترانه
در شورش جان هر جوانه
در عطر کمند زلف مهتاب
هر بوسه ی لاله بر لب آب
تو شورش لحظه های نابی
در دفتر دل، تو آفتابی
ما چله نشین گرد راه ات
دُردی کش ساغر نگاه ات
در معبد گل ترانه خواندیم
با نام تو عاشقانه خواندیم
خواندیم تو را به هر بهانه
با شروه و شور عاشقانه
در موسم نغمه های باران
با ناز و کرشمه ی بهاران
خواندیم تو را که ما تو بودیم
در خانه ی لحظه ها تو بودیم
خواندیم تو را ترانه بارید
از آینه ها جوانه بارید
ما تشنه و تو زلال آبی
در ظلمت شب تو آفتابی
از آتش قلب پر زنورت
خورشید نشسته در حضورت
* * 
ما در ره تو شکستگانیم
آشفته تر از نسیم جانیم
از گل که شکفته در بهاران
یا دانه ی ریز و تند باران
از لاله و کوکب و شقایق
از ناز و کرشمه ی دقایق
از نور سپید بامدادی
با نغمه ی ناب مهر و رادی
احوال دل خراب ما پرس
یا از دلِ عشق از خدا پرس
گویند تو را که خستگانیم
دیدار تو را ترانه خوانیم
گویند زمین ز غصه افسرد
چشمان زمان ز گریه پژمرد


نویسنده : انتظار ظهور امام مهدی عج
تاریخ : 25 بهمن 1394
زمان : 9:26
محمدرضا سلیمی


چه سالها که گذشت و بهار منتظر است
بهار ِ زخمی ِ پشت حصار منتظر است

چه سروها که به دست ِ تبر شهید شدند
شقایق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است

از این لباس سیاه عزا ، دلش پوسید
سحر مگر برسد ، شام ِ تار منتظر است

بهانه گیر شدند و به گریه افتادند
ستاره کشت خودش را ، سه تار منتظر است

چه قدر پنجره باز است رو به سوی امید
چه قدر دلشده ی بیقرار منتظر است

مگر به مقصد ِ خورشید رو بگرداند
در ایستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است

کویر شد دل عشّاق و آسمان خشکید
بیا که عشق ببارد ، بهار منتظر است


نویسنده : انتظار ظهور امام مهدی عج
تاریخ : 25 بهمن 1394
زمان : 9:26


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.